آموزش پرایس اکشن رایگان (2024) | راهنمای جامع پرایس اکشن
فهرست مطالب آموزش فارکس
Toggleپرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن یکی از روشهای تحلیلی در بازارهای مالی است که به معاملهگران این امکان را میدهد تا نمودار قیمت یک دارایی را تحلیل کنند. این روش بهویژه برای پیشبینی قیمتهای آتی داراییها و بهرهگیری از سودهای ناشی از پیشبینیهای صحیح بسیار کارآمد است.
هر استراتژی معاملاتی متد و ابزارهای خاص خود را دارد. معاملهگری که با یک استراتژی خاص آشنا باشد، بهتر میتواند بازار را تحلیل کرده و فرصتهای معاملاتی را شناسایی کند. احتمالاً نام پرایس اکشن را بهطور مکرر شنیدهاید و شاید کنجکاو باشید که این روش چگونه عمل میکند و از چه ابزارهایی استفاده میکند.
پرایس اکشن یا Price Action Trading به معنای “عملکرد قیمت” است. این شیوه یا استراتژی معاملاتی، تصمیمگیریهای تریدر را صرفاً بر اساس حرکات نمودار قیمت انجام میدهد، بدون استفاده از اندیکاتورها یا اکسپرتها.
این روش برای خرید و فروش در بازارهایی مانند فارکس، ارزهای دیجیتال و بورس مورد استفاده قرار میگیرد و توسط بسیاری از معاملهگران، از جمله معاملهگران بزرگ در سازمانها و بانکها، و همچنین معاملهگران خرد (Retail Traders) به کار میرود.
با استفاده از پرایس اکشن، معاملهگر میتواند پس از آنالیز نمودارهای مختلف، تصمیم به خرید یا فروش بگیرد. اگرچه این استراتژی در ظاهر سادهتر از روشهای دیگر به نظر میرسد که از اسیلاتورها و اندیکاتورها استفاده میکنند، اما برای کسب نتایج مطلوب و سودآوری، نیاز به صرف زمان و کسب تجربه دارد.
معاملهگر پرایس اکشن (Price Action Trader) کیست؟
معاملهگر پرایس اکشن به فردی گفته میشود که از استراتژی پرایس اکشن برای انجام معاملات خود استفاده میکند. این معاملهگران نمودارها را بهصورت ساده تحلیل میکنند و بر اساس حرکات قیمت، تصمیمات خود را میگیرند.
اگرچه این استراتژی روشی مؤثر برای تحلیل بازارهای مالی است، اما نیاز به تجربه و تمرین زیادی دارد تا معاملهگر بتواند حرکات بازار را به درستی درک کرده و بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرد.
عنصر حیاتی پرایس اکشن
سادگی نمودار یکی از عناصر حیاتی در پرایس اکشن است. معاملهگرانی که از این استراتژی استفاده میکنند، معمولاً از عبارت “Keep It Simple” (ساده نگهش دار) بهره میبرند. آنها معتقدند که شلوغ کردن نمودارها با اندیکاتورها، اسیلاتورها و سایر ابزارها، معاملهگری را به کاری پیچیده تبدیل میکند.
به همین دلیل، پرایس اکشن به نامهای دیگری مانند “معاملات نمودار پاک”، “معاملات برهنه” و “معاملات خام یا طبیعی” نیز شناخته میشود، زیرا در این روش از یک نمودار ساده برای تحلیل استفاده میشود.
مزایای معامله بر اساس پرایس اکشن
- قابلیت استفاده در همه بازارها: پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مانند فارکس، سهام، ارزهای دیجیتال و کالاها کاربرد دارد.
استفاده در تمام تایم فریمها: این روش تحلیلی میتواند در هر تایم فریمی، از کوتاهمدت تا بلندمدت، به کار گرفته شود.
سازگاری با نرمافزارهای مختلف: میتوانید با استفاده از هر نرمافزار و پلتفرم معاملاتی موجود در اینترنت، به تحلیل نمودارهای مختلف بپردازید.
عدم نیاز به اسیلاتور و اندیکاتور: این استراتژی به هیچ اندیکاتور یا اسیلاتوری وابسته نیست و فقط بر اساس حرکات قیمت عمل میکند.
معایب معامله بر اساس پرایس اکشن
هرچند پرایس اکشن یک استراتژی مفید است، اما مانند سایر روشها، معایب خاص خود را دارد:
عدم کمال: این استراتژی نیز کامل نیست و ممکن است برخی معاملات منجر به ضرر شوند، مشابه سایر روشها.
نیاز به زمان و تجربه: یادگیری پرایس اکشن نیازمند صرف زمان و کسب مهارت و تجربه است.
چالش در درک مومنتوم: فهم مومنتوم و قدرت بازارها تنها با استفاده از نمودارها ممکن نیست و اسیلاتورها و اندیکاتورها میتوانند در این زمینه کمککننده باشند.
توجه به رفتار بازار: بازار بهواسطه کل معاملهگران شکل میگیرد و اکثر معاملهگران میانمدت دید جامعتری دارند. برای موفقیت، باید نگاهی کلی به همه ابزارها داشت و نه فقط به یک روش خاص.
روش عملکرد پرایس اکشن
پرایس اکشن بهعنوان یک روش تحلیلی، دادههای مربوط به قیمت و نمودار را مبنای خود قرار میدهد. این روش به معاملهگران این امکان را میدهد که تنها بر روی حرکات واقعی و زنده در نمودار متمرکز شوند. در پرایس اکشن، نمودارها به سادهترین شکل ممکن تحلیل میشوند.
در استراتژی پرایس اکشن، معاملهگران از پارامترهای مختلفی برای تحلیل استفاده میکنند که در ادامه بهطور مختصر به آنها میپردازیم:
روندها و چگونگی تشخیص آنها
یکی از مهمترین نکات در روش پرایس اکشن، توانایی شناسایی روند اصلی بازار است. قیمت یا دارای روند صعودی، نزولی، یا بدون روند (خنثی) است. معامله در زمانهایی که بازار دارای روند است، معمولاً شانس موفقیت بیشتری دارد نسبت به زمانی که بازار خنثی است.
بنابراین، برای افزایش شانس کسب سود از بازار، باید در تشخیص روند اصلی قیمت به خوبی آموزش دیده و تمرین کنیم. روندها به معاملهگر کمک میکنند تا بفهمد در حال حاضر کدام طرف بازار (خریداران یا فروشندگان) قدرت بیشتری دارد. به زبان ساده، روندها جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهند و به ما کمک میکنند تا در مسیر صحیح معامله کنیم.
روندها بهطور کلی در سه جهت حرکت میکنند:
- صعودی
- نزولی
- خنثی یا سایدوی(رنج)
روند صعودی یا Bullish Trend چیست؟
روند صعودی (Bullish Trend) به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هر سقف جدید بالاتر از سقف قبلی و هر کف جدید بالاتر از کف قبلی تشکیل میشود. به عبارت دیگر، این روند زمانی رخ میدهد که قیمتها در حال افزایش و نمودار به سمت بالا حرکت میکند.
مشاهده روند صعودی در تحلیل نمودار به این معنی است که قیمت سهام شرکت مورد نظر در حال افزایش است. در چنین شرایطی، معاملهگران معمولاً مطمئن هستند که این روند افزایشی ادامه خواهد داشت.
در روند صعودی، با وصل کردن کفهای تشکیلشده به یکدیگر، خطی بهوجود میآید که به آن “خط روند صعودی” گفته میشود.
روند نزولی یا Bearish Trend چیست؟
روند نزولی (Bearish Trend) به وضعیتی اطلاق میشود که در آن هر سقف جدید پایینتر از سقف قبلی و هر کف جدید پایینتر از کف قبلی تشکیل میشود. به عبارت دیگر، این روند زمانی رخ میدهد که قیمتها در حال کاهش و نمودار به سمت پایین حرکت میکند.
مشاهده روند نزولی در تحلیل نمودار به این معنی است که قیمت سهام شرکت مورد نظر در حال کاهش است. در چنین شرایطی، معاملهگران معمولاً مطمئن هستند که این روند کاهشی ادامه خواهد داشت.
در روند نزولی، با وصل کردن سقفهای تشکیلشده به یکدیگر، خطی بهوجود میآید که به آن “خط روند نزولی” گفته میشود.
روند خنثی یا Sideway چیست؟
روند خنثی (Sideway) به وضعیتی اطلاق میشود که در آن نمودار قیمت بین یک محدوده مشخص بالا و پایین میرود، بدون اینکه سقفها و کفهای جدید بالاتر یا پایینتر از سقفها و کفهای قبلی تشکیل شوند. به عبارت دیگر، در این روند، سقفها و کفها در یک راستا قرار دارند.
در بازار خنثی یا Flat Market، بر خلاف بازارهای دارای روند، سقفها و کفها نسبت به یکدیگر تغییر نمیکنند و تنها در یک دامنه خاص باقی میمانند. اگر قیمت حداقل دو بار به سقف و دو بار به کف برخورد کند، به این وضعیت “مستطیل” نیز گفته میشود.
سطوح حمایت و مقاومت
سطوح حمایت و مقاومت ابزارهای کلیدی برای معاملهگران هستند که به آنها کمک میکنند تا نقاطی را شناسایی کنند که در آنها تقاضا برای خرید یا فروش بیشتر وجود دارد. در ادامه به توضیح دقیقتری از این سطوح میپردازیم.
سطح حمایت (Support Level) چیست؟
سطح حمایت به پایینترین قیمت در یک موج نزولی اشاره دارد. این سطح نشاندهنده نقطهای است که در آن تمایل به خرید به اندازه کافی قوی است تا بر فشار فروش غلبه کند. در نتیجه، هنگامی که قیمت به سطح حمایت میرسد، شیب نزول متوقف شده و قیمت ممکن است دوباره افزایش یابد.
معمولاً میتوان سطح حمایت را از قبل با تحلیل موجهای نزولی شناسایی کرد. اما این سطوح ممکن است در نهایت شکسته شوند، و در این صورت، قیمت به سطح حمایتی بعدی که در دسترس است، حرکت میکند.
سطح مقاومت (Resistance Level) چیست؟
سطح مقاومت به محدودهای از قیمت اشاره دارد که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه میکند و قیمت شروع به کاهش میکند. این سطح معمولاً از طریق تحلیل موجهای صعودی پیشین قابل شناسایی است.
سطح مقاومت مانند مانعی عمل میکند که از افزایش بیشتر قیمتها جلوگیری میکند. با این حال، این سطوح ممکن است در نهایت شکسته شوند، و پس از شکستن، قیمت به سطح مقاومتی بعدی که در دسترس است، حرکت میکند.
الگوهای ادامهدهنده و الگوهای بازگشتی
الگوهای ادامهدهنده و بازگشتی به معاملهگران کمک میکنند تا پیشبینی کنند که آیا حرکت نمودار به سمت صعودی یا نزولی ادامه خواهد داشت یا به پایان رسیده است.
الگوهای بازگشتی (Reversal Patterns)
این الگوها روند قبلی را تغییر میدهند و شامل موارد زیر هستند:
- سرو شانه (Head and Shoulders)
- سقف دوقلو (Double Top)
- کف دوقلو (Double Bottom)
- سقف سه قلو (Triple Top)
- کف سه قلو (Triple Bottom)
این الگوها میتوانند نشانههایی از تغییر روند را ارائه دهند و به معاملهگران در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کنند.
الگوهای ادامهدهنده
الگوهای ادامهدهنده به روند قبلی خود ادامه میدهند و میتوانند نشانههایی از تداوم حرکت قیمت باشند. از جمله این الگوها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مثلث متقارن (Symmetrical Triangle)
- مثلث کاهشی (Descending Triangle)
- مثلث افزایشی (Ascending Triangle)
- پرچمها (Flag)
این الگوها به معاملهگران کمک میکنند تا پیشبینی کنند که روند جاری ادامه خواهد یافت.
الگوهای شمعی ژاپنی
الگوهای شمعی ژاپنی از ترکیب چندین کندل (شمع) تشکیل میشوند و به معاملهگران کمک میکنند تا متوجه شوند که یک روند ممکن است به پایان رسیده و جهت نمودار تغییر کند.
الگوی اینساید بار (Inside Bar)
شمع اینساید بار کوچکتر است و در دامنه بالا و پایین شمع قبلی قرار میگیرد. به عبارت دیگر، سقف آن از سقف شمع قبلی پایینتر و کف آن از کف شمع قبلی بالاتر است.
اوتساید بار (Outside Bar)
شمع اوتساید بار بزرگتر از شمع قبلی است و کاملاً با آن همپوشانی دارد. سقف این شمع بالاتر و کف آن پایینتر از شمع قبلی است.
این الگوها میتوانند نشانههای مهمی از تغییرات بالقوه در روند قیمت باشند.
الگوی پین بار (Pinbar)
الگوی پین بار یکی از الگوهای کندلی پرکاربرد در پرایس اکشن است و به عنوان یکی از الگوهای بازگشتی شناخته میشود. این الگو میتواند به عنوان سیگنال خرید یا فروش مورد استفاده قرار گیرد و نشانهای از تغییر احتمالی در روند قیمت است.
الگوی شکست جعلی (False Breakout)
شکست جعلی به حالتی اطلاق میشود که قیمت تلاش میکند یک سطح حمایت یا مقاومت را بشکند، اما موفق نمیشود و دوباره به زیر آن سطح برمیگردد. در این حالت، تنها یک سایه از آن سطح باقی میماند.
این نوع شکست میتواند نشانهای از تغییر جهت قیمت باشد و برای معاملهگران پرایس اکشن اهمیت زیادی دارد. یادگیری نحوه شناسایی و بهرهبرداری از این الگو میتواند به معاملهگران در اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند.
اسکلپ (Scalp) چیست؟
اسکلپ یکی از روشهای معاملاتی پرطرفدار در پرایس اکشن است که در تایم فریمهای بسیار کوچک مانند ۱ دقیقه و ۵ دقیقه انجام میشود. این روش شامل کسب سودهای کوچک، معمولاً در حدود ۵ تا ۱۰ پیپ، و انجام تعداد زیادی معامله در روز است.
معاملهگران برای موفقیت در این روش نیازمند تسلط و تجربه کافی، بهعلاوه سرعت عمل بالا هستند، زیرا تصمیمگیری برای ورود به معامله باید در زمان بسیار کوتاهی انجام شود. در کل، اسکلپینگ برای معاملهگرانی مناسب است که قادرند به سرعت تصمیمگیری کنند و به خوبی با نوسانات بازار سازگار باشند.
سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)
سوئینگ تریدینگ یا معاملات نوسانی نوعی از معاملات است که در آن معاملهگر تلاش میکند تا از نوسانات کوتاهمدت یا میانمدت یک دارایی سود کسب کند.
در این روش، معاملهگر معمولاً از چند روز تا چند هفته در یک معامله باقی میماند تا به سود مورد نظر خود برسد. هدف اصلی در سوئینگ تریدینگ، شناسایی روندهای جدیدی است که تازه آغاز شدهاند، تا بتوان از نوسانات آن بهرهبرداری کرد. این رویکرد به معاملهگران اجازه میدهد تا از حرکات قیمت بهصورت مؤثری سود ببرند بدون اینکه نیاز به نظارت مداوم بر بازار داشته باشند.
اسپایک و کانال
حرکات شارپی و سریع قیمت پس از یک محدوده انباشت یا توزیع به عنوان “حرکت قیمتی” شناخته میشوند و معمولاً نشانهای از تغییر جهت بازار یا آغاز یک روند جدید هستند.
کانال به مستطیلهایی اطلاق میشود که با زاویه حرکت میکنند. این کانالها میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا نقاط ورود و خروج مناسبی را شناسایی کنند و نوسانات قیمت را بهتر تحلیل کنند.
انواع دیدگاه های معامله گران پرایس اکشن
معاملهگران پرایس اکشن از ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگینهای متحرک، خطوط روند و انواع الگوها استفاده میکنند. آنها برای تعیین نقاط ورود و خروج از ستاپها بهره میبرند. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود و خروج دارد، اما معاملهگران حرفهای معمولاً بر اساس تجربه خود معیارها و دلایل خاصی برای این تصمیمات دارند.
تحلیلگران پرایس اکشن به اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمعها (کندلها) توجه میکنند. استفاده از پرایس اکشن به معنای نادیده گرفتن سایر روشهای تحلیل تکنیکال نیست، بلکه یک تحلیلگر پرایس اکشن میتواند بر درک رفتار قیمت تمرکز کند تا استراتژی خود را بسازد.
الگوهای پرایس اکشن بهطور کلی با هر کندل شکل میگیرند و معاملهگران به دنبال الگوهای خاصی هستند که به ترتیب خاصی ظاهر شوند تا ستاپهایی برای سیگنال خرید و فروش ایجاد کنند. به یاد داشته باشید که یک ستاپ ساده معمولاً به تنهایی برای ورود به معامله کافی نیست و باید از ترکیب کندلها و الگوها استفاده شود.
زمانی که معاملهگر به این نتیجه میرسد که سیگنالهای پرایس اکشن به اندازه کافی قوی هستند، منتظر یک نقطه مناسب برای ورود به معامله میماند که به آن “تریگر” گفته میشود.
معاملهگران از نظر نوع زمان معامله به سه دسته تقسیم میشوند:
- معاملهگران طولانیمدت
- معاملهگران میانمدت (که تعداد زیادی از معاملهگران در این دسته قرار دارند)
- معاملهگران کوتاهمدت (که شامل اسکلپرها نیز میشوند)
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی یکی از روشهای ساده، جذاب و در عین حال سودآور در معاملهگری بازارهای مالی، یعنی پرایس اکشن پرداختیم. در این روش، برخلاف سایر تکنیکهای تحلیل، از اندیکاتورها و ابزارهای مختلف استفاده نمیشود و تمرکز بر روی چارتهای خلوت و خود قیمت است.
این روش به محدودههای مهم قیمت و خطوط روند توجه ویژهای دارد. درست است که اخبار و عوامل فاندامنتال تأثیر زیادی بر قیمت یک دارایی دارند، اما در نهایت، تمام متغیرها در شکلگیری قیمت خود را نشان میدهند.
پرایس اکشن با آنالیز دقیق قیمت، به ویژه زمانی که به محدودههای مهم نزدیک میشود، به معاملهگر این امکان را میدهد که در بهترین زمان وارد معامله شود و تا سطح قیمت بعدی حرکت کند و از بازار سود کسب کند.
با این حال، باید توجه داشت که پرایس اکشن، با وجود محبوبیتش، همچنان مستعد خطا است و نمیتوان به نتایج آن بهطور ۱۰۰ درصدی اعتماد کرد. هیچ شیوه تحلیلی وجود ندارد که بتواند به طور کامل بازار را پیشبینی کند. اما با استفاده از این روش و کسب تجربه، میتوانید اطمینان حاصل کنید که سودهای شما بیشتر از ضررها خواهد بود، که این هدف هر معاملهگری است. ضررها هرگز به پایان نمیرسند، اما میتوانند به حداقل ممکن برسند.